سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اشعار شعرای ماندگار

صفحه خانگی پارسی یار درباره

بهترین اشعار و غزلهای جدید ایرانی

    نظر

بهترین اشعار و غزل‌های جدید ایرانی

بعضی وقت‌ها پیش می‌آید که دلمان هوس یک شعر خاص را می‌کند؛ یعنی نه آن‌طور که به قصد خواندن اشعارِ دوره‌ای خاص از تاریخ ادبیات یا بررسی شعرهای شاعری ویژه، بلکه فقط به خاطر خواندن یک شعر خاص فارغ از شاعر آن، شعری را زیر لب زمزمه می‌کنیم. گویی در هر دوره‌ای شعری زبانزد می‌شود و بیشتر از سایر اشعار نقل مجالس می‌شود. ادبیات فارسی و همچنین، ترجمه? اشعار شاعران بزرگ دنیا به فارسی، از این نمونه‌اشعار زیاد دارند که در این یادداشت تنها به چند نمونه از این شعر و غزل های زیبا اشاره می‌کنیم.

شعر و غزل های فارسی از شاعران ایرانی

لیلا

حسین منزوی غزل‌سرای بزرگ معاصر ایران است. درباره او می‌توان اینگونه گفت که قالب غزل را از زمان حافظ دوباره زنده کرد و البته روح دوران حیات خود را در آن دمید؛ به گونه‌ای که مردم با غزل ها و اشعار او ارتباط برقرار می‌کردند.

شعر لیلا یا عشق بزرگم از محبوب‌ترین اشعار منزوی است؛ به‌ویژه بیت اول آن را اغلب افراد شنیده‌اند. این شعر، شعر عاشقانه‌ای است که حالت درونی عاشق را به عشق لیلی و مجنون پیوند می‌دهد و سپس با اندوه فراوان، دفتر آن را می‌بندد. 

 

 

لیلا دوباره قسمت ابن‌السلام شد

 

 

عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد

 

 

می‌شد بدانم این‌که خطِ سرنوشتِ من

 

 

از دفترِ کدام شبِ بسته وام شد؟

 

 

اوّل دلم فراق تو را سرسری گرفت

 

 

وان زخم کوچک دلم آخر جذام شد

 

 

گلچین رسید و نوبت با من وزیدنت

 

 

دیگر تمام شد، گل سرخم! تمام شد

 

 

شعر من از قبیله? خون است، خون من،

 

 

فواره از دلم زد و آمد کلام شد

 

 

ما خون تازه در تنِ عشقیم و عشق را

 

 

شعر من و شکوه تو، رمزالدوام شد

 

 

بعد از تو باز عاشقی و باز… آه نه!

 

 

این داستان به نام تو، این‌جا تمام شد

 

 

شعری از حسین منزوی

حسین منزوی 1 مهر 1325 در زنجان و در خانواده‌ای فرهنگی به دنیا آمد. پدر حسین هم شاعر بود و به ترکی شعر می‌سرود. منزوی در سال 1344 برای تحصیل در رشته‌ی ادبیات فارسی دانشگاه تهران به این شهر رفت؛ اما مدتی بعد این رشته را رها کرد و به جامعه‌شناسی روی آورد؛ ولی مدتی بعد، آن را هم رها کرد. او اهل درس‌خواندن نبود و باید به سراغ استعداد حقیقی خودش می‌رفت. سال 1350 اولین مجموعه‌شعرش را با نام «حنجره زخمی تغزل» به چاپ رساند و با آن، جایزه «دوره شعر فروغ» را دریافت کرد. پس از این درخشش، وارد رادیو و تلویزیون ملی شد و همراه نادر نادرپور در گروه ادب امروز شروع به فعالیت کرد که حاصل آن دوران، تهیه چند برنامه‌ی مهم ادبی بود. همچنین در این دوره چند ترانه‌ی مشهور هم سرود که توسط خوانندگان مطرح آن زمان خوانده شدند. منزوی در سال‌های پایانی عمرش به زادگاه خود برگشت و تا زمان مرگ در زنجان زندگی کرد. او 16 اردیبهشت 1383 بر اثر نارسایی قلبی و ریوی در تهران درگذشت و در زنجان به خاک سپرده شد. از مجموعه‌اشعار او می‌توان به از کهربا و کافور، با عشق در حوالی فاجعه، با سیاوش از آتش، از ترمه و تغزل، از خاموشی‌ها و فراموشی‌ها، و به همین سادگی اشاره کرد. منزوی در سرودن غزل مشهور و ممتاز است؛ اما در سرایش شعر سپید و آزاد هم تواناست.

گل باران

 

 

چو مرغِ شب خواندی و رفتی

 

 

دلم را لرزاندی و رفتی

 

 

شنیدی غوغای طوفان را

 

 

ز خواندن وا ماندی و رفتی

 

 

به باغِ قصه به دشتِ خواب

 

 

سای? ابری در دلِ مهتاب

 

 

مثلِ روحِ آزرد? مهتاب

 

 

دلم را لرزاندی و رفتی

 

 

چو مرغِ شب خواندی و رفتی

 

 

تو اشکِ سردِ زمستان را 

 

 

چو باران افشاندی و رفتی 

 

 

سیاهِ شب لاله‌افشان شد

 

 

کویرِ تشنه گلستان شد 

 

 

تو می‌آیی های تو می‌آیی

 

 

ز باغِ قصه ز دشتِ خواب

 

 

ز راهِ شیریِ پُر مهتاب

 

 

تو می‌باری چون گلِ باران

 

 

به جام نیلوفرِ مرداب

 

 

شعری از محمدابراهیم جعفری

محمدابراهیم جعفری نقاش متجدد و شاعر معاصر و استاد دانشگاه هنر تهران، در سال 1319 در بروجرد به دنیا آمد. پدر او دهقان و تاجر بود. او تحت‌تأثیر محیط شاهنامه‌دوست اطرافش، به نقاشی‌های قهوه‌خوانی علاقه‌مند شد و شروع به کشیدن اینگونه نقاشی‌ها کرد. هم‌زمان از نوجوانی شعر سرود. اشعار او پهلو به پهلوی طبیعت می‌زدند، آن‌قدر که به طبیعت و محیط‌زیست نزدیک‌ بودند. سال 1338 رشته‌ی نقاشی در دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران را آغاز کرد. او در نقاشی به هنرمندی صاحب‌سبک بدل شد و نمایشگاه‌های متعددی در سرتاسر دنیا برگزار کرد. اشعار او حال و هوای فولکلور و طبیعت‌گرایانه‌ای دارد. «چو مرغ شب خواندی و رفتی» نام مجموعه ترانه‌های او و «بوی کاهگل آواز پرنده» گزیده‌اشعار اوست. جعفری 18 فروردین 1397 بر اثر سکته‌ی مغزی در سن 78سالگی در تهران درگذشت.

اشعار محمدابراهیم جعفری

افق روشن

شعر «افق روشن» که برای کامیار شاپور (پسر فروغ فرخزاد و پرویز شاپور) سروده شده، روایت نسلی است که پس از شکست‌ها و تلخی‌های فراوان کماکان به فردا امید دارد و می‌داند که روزی دوباره کبوترهای‌شان را پیدا خواهند کرد. حتی اگر آن روز دیگر نباشند. احمد شاملو این شعر را در سال 1334 سروده است.

 

 

روزی ما دوباره کبوترهای‌مان را پیدا خواهیم کرد

 

 

و مهربانی دست ِ زیبایی را خواهد گرفت.

 

 

*

 

 

روزی که کم‌ترین سرود

 

 

بوسه است

 

 

و هر انسان

 

 

برای هر انسان

 

 

برادری ست.

 

 

روزی که دیگر درهای خانه‌شان را نمی‌بندند

 

 

قفل

 

 

افسانه‌یی ست

 

 

و قلب

 

 

برای زنده‌گی بس است.

 

 

روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است

 

 

تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال ِ سخن نگردی.

 

 

روزی که آهنگ هر حرف، زنده‌گی ست

 

 

تا من به خاطر آخرین شعر رنج ِ جُست وجوی قافیه نبرم.

 

 

روزی که هر لب ترانه‌یی ست

 

 

تا کم‌ترین سرود، بوسه باشد.

 

 

روزی که تو بیایی، برای همیشه بیایی

 

 

و مهربانی با زیبایی یکسان شود.

 

 

روزی که ما دوباره برای کبوترهای‌مان دانه بریزیم…

 

 

*

 

 

و من آن روز را انتظار می‌کشم

 

 

حتا روزی

 

 

که دیگر

 

 

نباشم.

 

 

شعری از احمد شاملو

احمد شاملو 21 آذر 1304 به دنیا آمد و 2 مرداد 1379 از دنیا رفت و تعداد بی‌شماری شعر، اثر ادبی، ترجمه، مقاله و پژوهش ادبی از خود به یادگار گذاشت. او را از سردمداران شعر معاصر فارسی و پیش‌قراول شعر سپید می‌دانند؛ شعری که به اذعان بسیاری، بهترین نماینده‌اش هم خود اوست و کسی نمی‌تواند به جایگاه او برسد. از احمد شاملو اشعار خاص و مشهور زیادی باقی مانده که برخی رنگ و بوی شاعرانه و برخی دیگر فضای آزادی‌خواهانه‌ای دارند.

قطعنامه، هوای تازه، باغ آینه، لحظه‌ها و همیشه، آیدا در آینه، آیدا درخت و خنجر و خاطره، ققنوس در باران، مرثیه‌های خاک، شکفتن در مه، ابراهیم در آتش، دشنه در دیس، ترانه‌های کوچک غربت و مدایح بی‌صله، مجموعه‌اشعار اوست. اگر بخواهیم پنج شاعر بزرگ ادبیات معاصر را انتخاب کنیم قطعاً یکی از آن‌ها احمد شاملوست. او با زبان فاخر و با برداشت خاصی که از شعر داشت، توانست به سبکی در سرایش شعر دست پیدا کند که خود خالق آن بود. می‌گویند او بارها تاریخ بیهقی را خوانده بود و از آن رونویسی کرده بود؛ صلابت زبان بیهقی را می‌توان در اشعار شاملو دید.

بخشی از باغ آینه را بشنوید.

باغ آینه احمد شاملو
گوینده:
اطلاعات بیشتر و دانلود کتاب صوتی
00:00 00:59
کتاب‌های احمد شاملو